زیر 18 سال نیاد تو ...

زیر 18 سال نیاد تو ...

زیر 18 سال نیاد تو ...

زیر 18 سال نیاد تو ...

شام آخر

روزی روزه گاری آقای شکسپیر برای کشیدن نقاشی شام آخر به دونبال دو شخسیت می گشت

یکی پاک و زیبا که عیسی تابلو باشد و دیگری زشت و پست که یهودای تابلو باشد...

بسیار گشت آخر سر در مهمانی یک جوان رعنا را پیدا کرد و از آن به محل کارش دعوت کرد و آن را کشید...

باز بسیار گشت شخصی برای منفی بودن پیدا نکرد تا جای که پدر روحانی کلیسا به او فشار آورد...

بلخره روزی در جوب پسری مندرس و ژنده پوش را پیدا کرد از دست یارانش خواست او را به محل کارش به برن...پس از کشیدن جوان نقاشی را دید به شکسپیر گفت من این نقاشی را دیدم

به او گفتند تا به حال این نقاشی رو نمای نشده...!
مرده جوان گفت دو ساله پیش نقاشی از من خواست تا عیسی این تابلو باشم....

منتظر نظر شما دوست عزیز هستم

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد