روی تخته سنگی نوشته شده بود:اگر جوانی عاشق شد چه کند؟ من هم زیر آن نوشتم: باید صبر کند برای بار دوم که از آنجا گذر کردم زیر نوشته ی من کسی نوشته بود: اگر صبر نداشته باشد چه کند؟من هم با بی حوصلگی نوشتم: بمیرد بهتراست برای بار سوم که از آنجا عبور می کردم. انتظار داشتم زیر نوشته من نوشته ای باشد.اما زیر تخته سنگ جوانی را مرده یافتم.
سلام. نمی دونم چی بگم. یه کمی تنده. کاشکی ناراحتت نکنم. اینا چیه که نوشتی آخه ؟ نه کلا می گم؟ یعنی چی؟ این مطالب کلیشه ای و غیر واقعی و مسخره یعنی چی ؟ خب از خودت بنویس از دل خودت از عشقهای خودت. به هر چیزی که عاشقش بودی. اینکه جوونه زیر تخته سنگ مرد و علاقه فلان کسک تو فلان جا لباس خریدنه و .. یعنی چی آخه. به چه دردی می خوره ؟
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
واقعا که بهترین داستانه فعلا بای
سلام.
نمی دونم چی بگم. یه کمی تنده. کاشکی ناراحتت نکنم.
اینا چیه که نوشتی آخه ؟ نه کلا می گم؟ یعنی چی؟ این مطالب کلیشه ای و غیر واقعی و مسخره یعنی چی ؟ خب از خودت بنویس از دل خودت از عشقهای خودت. به هر چیزی که عاشقش بودی.
اینکه جوونه زیر تخته سنگ مرد و علاقه فلان کسک تو فلان جا لباس خریدنه و .. یعنی چی آخه. به چه دردی می خوره ؟