زیر 18 سال نیاد تو ...

زیر 18 سال نیاد تو ...

زیر 18 سال نیاد تو ...

زیر 18 سال نیاد تو ...

عشق و ازدواج

عشق چیست؟

شاگرد از استادش پرسید:
عشق چیست؟
استاد در جواب گفت: به گندم زار برو و پرخوشه ترین شاخه را بیاور. اما در هنگام عبور از گندم زار بیاد داشته باش که نمی توانی به عقب برگردی تا خوشه بچینی.
شاگرد به گندم زار رفت و پس از مدتی طولانی برگشت.
استاد پرسید: چه آوردی؟
شاگرد با حسرت جواب داد: هیچ.
هرچه جلو می رفتم خوشه های پرپشت تر می دیدم و به امید پیدا کردن پر پشت ترین تا انتهای گندم زار رفتم!
استاد گفت: عشق یعنی همین

 

 

ازدواج چیست؟

شاگرد پرسید:
پس ازدواج چیست؟
استاد این بار به سخن آْمد و گفت:
که به جنگل برو و بلندترین درخت را بیاور اما به یاد داشته باش که باز هم نمی توانی به عقب برگردی.
شاگرد رفت و پس از مدت کوتاهی با درخت برگشت.
استاد پرسید: که شاگرد را چه شد؟
و او در جواب گفت: به جنگل رفتم و به اولین درخت بلندی که رسیدم انتخاب کردم. ترسیدم که اگر به جلو بروم باز هم دست خالی برگردم.
استاد گفت: ازدواج همین است

نظرات 2 + ارسال نظر
پادرا جمعه 19 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 12:40 ق.ظ http://padra.blogsky.com

آفرین . آفرین عالی بود . من ترجیح میدم هیچ وقت نه گندم بچینم نه درخت نا همیشه مزه کشف توم باقی بمونه. بلاگهای با اینکه کپیه ولی عالیه !

Alixboy چهارشنبه 15 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 06:19 ب.ظ

سلام خسته نباشی...
من نه بلاگ دارم نه هیچی... فقط داشتم می گشتم که کنجکاو شدم ببینم چی داری اینتو... با این مطلبت خیلی حال کردم... بازم سر میزنم بهت

G Luck

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد