از مرز خوابم می گذشت ،
سایه تاریک یک نیلوفر
روی همه این ویرانه فرو افتاده بود.
کدامین باد بی پروا
دانه این نیلوفر را به سرزمین خواب من آورده؟
در پس در های شیشه ای رویا ها،
در مرداب بی ته آیینه ها،
هر جا که نن گوشه ای از خودم را برده بودم
یک نیلوفر روییده بود
گویی او لحظه لحظه در تهی من میریخت
و من در صدای شکفتن او
لحظه لحظه خودم را می مردم.
بام ایوان فرو می ریزد
و ساقه نیلوفر برگرد همه ستون ها می پیچد.
کدامین باد بی پروا
دانه این نیلوفر را به سرزمین خواب من آورده؟
نیلوفر رویید،
ساقه اس از ته خواب شفافم سر کشید.
من به رویا بودم
سیلاب بیداری رسید.
چشمانم را در ویرانه خواب گشودم:
نیلوفر به همه زندگی ام پیچیده بود
در رگ هایش ، من بودم که می دویدم.
هستی اش در من ریشه داشت،
همه من بود
کدامین باد بی پروا
دانه این نیلوفر را به سرزمین خواب من آورده؟
"Godisnowhere"
This can be read as " God is no where" or " God is now here" !
Everything in life depends on your attitude.
Always think Positively.